26ماهگي و كلي شيرين زبوني
خانوم قشنگم يك ماهه ديگه به اون ماههاي قشنگ زندگيت اضافه شد و اين روزهاي زيبا آنقدر زود مي گذرند كه گذر زمان از دستم خارج مي شود و تا نگاهي به وبلاگت مي اندازم ميبينم اي بابا يك ماه گذشت و هنوز پست جديد نگذاشتم.اين ماه حرف زدنت كامل شده و حسابي با حرف زدنت دل همه رو مي بري امروز با هم خاله بازي ميكرديم كه مثل هميشه من ني ني بودم شما مامان به من گفتي ني ني جون آدامس مي خوري منم گفتم بله مامان جون شما هم گفتي نه ني ني آدامس بده پلو بخور واي آنقدر گرفتم چلوندمت كه حالم جا اومد آخه خرفاي خودم رو به خودم مي گي؟اين ماه قفسه ي كمدت رو كتاب گذاشتم تا راحت تر دستاي كوچولوت به كتابا برسه و با انتخاب خودت كتاب برداري و بياري تا مامان برات بخون...